کره ای ها مخصوصا سوجویی ها

 

دلم آغوش آن نامحرمی را میخواهد
که
شرعی بودنش را فقط من میدانم و دلم

 

 

 

 

ماهرترین نقاش هارا که بیاورند...

 

تورا آنگونه که هستی نخواهند کشید...

 

آنها مهربانیت را نمیتوانند بکشند...

 

آنها از کشیدن لبخند گرمت عاجزند...

 

تو کشیدنی نیستی ...

 

تورا نمیشود با رنگ ها و با قلم ها توصیف کرد ...

 

سالهاست که میخواهم بدانم تو چیستی که اینگونه در شبهای تاریکم دلتنگت میشوم....

 

 

 

 

 

 

 

(پست ثابت)

 

موضوعات مرتبط: choi siwon ، ،


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 15 مرداد 1398برچسب:,ساعت 13:37 توسط کاترینا|

سلام به همه من این وبلاگو واسه ی

 

سوپر جونیور

 

مخصوصا عشقم شیوون درست  کردم

 

 

تا الف ها

 

بیان ببیننآرام امیدوارم لذت ببرین

 

راستی نظر یادتون

 

نره هاااااااااااااااااااااااااا


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1398برچسب:,ساعت 13:19 توسط کاترینا|

سلام من اولین فیک عمرمو دارم مینویسم و ازتون میخوام دربارش نظر بدیدلبخند به خاطر همینه رمز نداره با تشکر در ادامه قسمت اول

 

نام فیک:برخورد(ب خدا هیچ اسم دیگه ای بهش نمیخورد )

زوج ها:شیچول-توک این-ایونهه-کیومین

رده سنی:نمیدونم.فک نکنم خیلی بد باشه 12به بالا

خلاصه:اینم نمیدونم=) خودتون بخونید


:ادامه مطلب:

برچسبها:
نوشته شده در پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:,ساعت 14:51 توسط کاترینا|

موضوعات مرتبط: choi siwon ، ،


برچسبها:
نوشته شده در پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:,ساعت 6:26 توسط کاترینا|


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 29 مرداد 1393برچسب:,ساعت 6:40 توسط کاترینا|

 

siwon twitter      where are you freedom


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 29 مرداد 1393برچسب:,ساعت 6:34 توسط کاترینا|

siwon twiiter up date                              4:23am still shooting

موضوعات مرتبط: choi siwon ، ،


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 29 مرداد 1393برچسب:,ساعت 6:32 توسط کاترینا|

siwon twitter update

موضوعات مرتبط: choi siwon ، ،


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 29 مرداد 1393برچسب:,ساعت 6:26 توسط کاترینا|


برچسبها:
نوشته شده در جمعه 10 مرداد 1393برچسب:,ساعت 18:43 توسط کاترینا|

 

درباره اوپااااااااا شاید بعضی هاش تکراری باشه

1

.اسم اصلیش Park Jungsu ه و یک عدد خواهر بزرگتر از خودش داره.

2.لیتوک اول یه اسم استیج خوب میخواسته مثل کانگ تــا ( یکی از خواننده های اس ام ) که بهش کانگ ســو رو پیشنهاد کردن که به معنی زمان بارش باران است ولی خوشش نمیومد و آخرش لیتوک ( به معنی Special ) رو انتخاب کرد.

3.بارون رو خیلی دوست داره و خودش هم تو یه روز بارونی به دنیا اومده و به همین خاطر بهش میگفتن فرشته ای از بهشت!

4.همه ی تختخواب و همچنین وسایلش سفید رنگ هستن.

5.اگه هیچکدوم از لباساش سفید نباشه ، باید حداقل یکی از لباسای کوچکش مثل جوراب سفید باشه!

6.لیتوک خیلی مهربان و ملایم تشریف داره مخصوصا با خانوم های بزرگتر از خودش و بچه های کوچکتر از خودش.

7.بچه هارو خیلی دوست داره!

8.هیچوقت به یه خانوم اجازه نمیده صورتساب رو پرداخت کنه.

9.لیتوک بعد از تصادف 2007 به خاطر خورده شیشه هایی که زیر چشمش و پشتش رفته بود 170 تا بخیه میخوره ولی خیلی زود بهبود پیدا میکنه.

10.لیتوک میخواد با یه ای.ال.اف ازدواج کنه!!!!

11.انگلیسی تیکی بد نیست ولی همچین خوب هم نیست یعنی یجورایی در حد متوسطه ولی میگن خیلی خوب مالزیایی حرف میزنه شاید چون اونجا خیلی طرفدار داره!

12.از اونجایی که لیدره در نتیجه همه ی اعضارو ایشون بیدار میکنه و در صورت بیدار نشدن اعضا از تنکنیک آب پاشی به صورت استفاده میکنه.

13.در آینده وقتی گروه از هم پاشید و فعالیتاشون به پایان رسید میخواد کارگردان بشه.( خدا نکنه به پایان برسن!! )

14.خنده ی تیکی خیلی منحصر بفرده و کاملا مسریه.

15.آب توت فرنگی خیلی دوست داره.

16.همیشه پولاش رو تو بانک اونم تو حساب مامانش پس انداز میکنه!!

17.نمیدونم تا الآن فهمیدین یا نه ، ولی یه چیزی که مثل روز روشنه اینکه لیتوک خیلی کم ، خیلی کم خســـــــیسه!

18.اعضا میگن اگه میبینین لیتوک بیکار و داره اینور اونور مپلکه ، یعنی دنبال جا میگرده برای خواب!

19.اصلا خوشش نمیاد آجوشی صداش کنن!

20.ادعا میکنه بهترین داننده س!ولی سونگمین میگه اگه لیتوک هیونگ از کسایی باشه که ماشین رو میرونه ، من حتما خواهم مرد!

21.هروقت ریووک از کار برمیگرده خونه ، قبل از اینکه به اتاق خودش بره ، به اتاق تیکی میره و باهاش حرف میزنه

22.وقتی دونگهه تو اس.ام کارآموز بود ، لیتوک خودش شخصا دونگهه رو میبرد مدرسه و خودش هم از مدرسه برمیگردونش!

23.اغلب کارش رو به ایونهیوک محول میکنه ، بخصوص اگه کارش معرفی یه آهنگ انگلیسی باشه!

24.قد مناسب برای دختر مورد علاقه ش 163 ه!

25.اغلب راز های گروه رو تو برنامه های تلویزیونی فاش میکنه!

26.وقتی تو تایلند دونگهه نزدیک بود غرق شه ، لیتوک اولین نفری بود که پرید و نجاتش داد.

27.تو صدمین روز آشنایی با دوس.ت د.خترش 100 گل رز و 100تا نامه ی عاشقانه بهش داده!

28.اگه خسته باشه خیلی آسون غش میکنه!

29.بابای دونگهه ، پسرش رو امانت به دست لیتوک سپرده!

30.لیتوک از تنهایی میترسه!بخاطر همین هم وقتی تو بیمارستان بود ریووک و ایونهیوک رو مجبور میکرد که شب پیشش بخوابن!اما شب دوم ریووک فرار کرده!!!!!

31.لیتوک جراحت های کوچیکش ، حتی یه خراش کوچک رو هم خیلی بزرگ میکنه و همه رو مجبور میکنه که باهاش همدردی کنن!

32.لیتوک تو روز تولدش تو یه برنامه وقتی ایونهیوک به عنوان هدیه بهش یه آهنگ داد که خودش نوشته بود ، گریه کرد!

33.دلش میخواد همه ی ای.ال.اف هارو به عروسیش دعوت کنه!

34.تو خواب حرف میزنه!


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:,ساعت 8:55 توسط کاترینا|



      قالب ساز آنلاین